چگونه از نظریه های سازمانی در عمل استفاده کنیم؟

نظریه های سازمانی در عمل
  • در طول تاریخ شیوه مربوط به طرح ریزی سازمانی و فرض های مربوط به رفتار آدمی دستخوش تغییر بسیار شده اند.
  • امروزه با جامعه ای بسیار سازمانگرا مواجهیم و این امر تقاضا برای فهمیدن کارایی سازمانی را افزایش داده است.
  • شیوه کلاسیک بررسی سازمانها بر محیطی نسبتا خشک، رسمی، آمرانه، بسیار خردمندانه و منظم تآکید داشت. مردم نیازمند نظارت بودند.
  • شیوه روابط انسانی ساختارهای غیر رسمی، مناسبات میان افراد و هنجارهای موجود در گروه ها را، خاطر نشان می ساخت. لذا فنون پژوهش علوم اجتماعی به کار گرفته شد و تآکید به جهات مثبت انگیزش آدمی منتقل شد.
  • شیوه سیستم ها حاکی از این بود که باید به چیزی بیش از خرده واحدها یا افراد که به تنهایی عمل می کنند نظرافکنیم. باید وابستگی ها و روابط متقابل بخشها را نیز مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم تا دیدی دقیق از کل به دست آوریم.
  • نظریه اقتضایی بر فلسفه سیستم ها بنا شدند. آنها تعامل پیچیده میان محیط، تکنولوژی، ساختار سازمانی و انگیزش آدمی را خاطر نشان کردند. استدلال آنها این بود که یک «بهترین روش» برای طرح ریزی یک سازمان وجود ندارد. دیدگاه آنها از انگیزش آدمی اساسا بی طرفانه بود.

پیامد هایی برای عمل

چندین نکته علمی وجود دارد که باید مجددا مورد تآکید قرار دهیم. نتیجه فراگیری که از بررسی تاریخی فوق باید استنباط کرد این است که:

1- یک «بهترین روش» وجود ندارد. فرمولهای ساده نگر از قبیل « به کارکنان خود گوش فرا دهید»، یا « فرایند تصمیم گیری را غیر متمرکز سازید» همواره کارگر نمی افتند. کارایی، ناشی از انطباق شایسته میان سازمان و محیط آن است.این امر بدان معناست که خوب گوش فرا دادن مدیر ممکن است در برخی موقعیتها مفید باشد، لیکن نه در همه موقعیت ها. پرسش این نیست که آیا باید آن را به کاربرد یا نه، بلکه سوال این است که چه وقت باید آن را بکار برد.

2- نکته مربوط دیگر این است که آنچه که امروز کارآمد تصور می شود ممکن است فردا کارآمد نباشد، ارزش ها تغییر می کنند و مردم دگرگون می شوند، و محیط های کار و وظیفه دستخوش تغییر می گردند. پیشرفت های تکنولوژیکی به وقوع می پیوندند. رقیبان تازه ای در صحنه وارد می شوند. بنیان گذار یا رئیس سازمان می میرد، یا تغییر شغل می دهد. این نوسانات بدین معناست که مدیر باید همواره از تغییرات آگاه باشد و اینکه آیا تغییرات آن اندازه جدی هستند که دگرگونی در سبک یا رویه را اقتضا کنند.

بنابراین، نه تنها تعریف بهترین روش دشوار است، بلکه چنین می نماید که بهترین روش ویژه در یک موقعیت ویژه نیز ممکن است در طول زمان اثربخشی خود را از دست بدهد.

پیامد این موضوع برای مدیران این است که انعطاف پذیر باقی بمانند و همواره مراقب انطباق ضعیف میان سازمان و محیط آن باشند. هرگاه مشکلاتی موجود باشد، نشانه های بدیهی نارضایتی از قبیل شکایات، ترک شغل، و غیبت بروز خواهد کرد. اینها شاخص هایی از انطباق ضعیف میان طرح سازمانی (مانند خط مشی ها و ساختار)، کارکنان و دنیای خارج است.

 بهترین شیوه این است که تلاش و جدیت شود تا جایی را که انطباق ضعیف وجود دارد پیدا کرد و جرح و تعدیلها و اصلاحات مناسب و در خور به عمل آورد.


منبع: 

رفتار سازمانی ترنس آر میچل ترجمه حسین شکر کن